جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

در سنت‌های مذهبی خوب کجا پناهی پیدا کنیم، قسمت ۳ از ۱۱

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
تقریباً نیمه‌شب مجبور شدم فرار کنم و به من گفتند فقط ۴۰ دقیقه فرصت دارم تا وسایلم را جمع کنم. پس من فرار کردم. و جثه کوچک من نمی‌تواند مقدار زیادی را حمل کند، پس درحال حاضر همه چیزهای ضروری را در یک چادر ندارم. اما من راضی هستم. من واقعاً سپاسگزارم که هنوز اینجا هستم و با کمترین راحتی با شما صحبت می‌کنم، اما هنوز هم خیلی خوب است. من سپاسگزارم.

سپاسگزارم، به این فکر می‌کنم که چه تعداد بی‌خانمان، بچه‌های بی‌خانمان، جایی برای ماندن ندارند، حتی یک چادر ندارند- یا چادر دارند، اما نمی‌توانند آن را در جایی برپا کنند، چون اگر به جای پَرتی بروند، آن‌وقت از شهر خیلی دور هستند، و نمی‌توانند از نظر فیزیکی به خود رسیدگی کنند. اما اگر آنها در نزدیکی شهر باشند تا برای گدایی غذا بیرون بروند، حتی اگر در چادر زندگی کنند، ممکن است با دولت، با ساکنان محلی، دچار مشکل شوند، با انواع چیزهایی که مانع از ادامه زندگی حقیرانه آنها می شود. پس با فکر کردن به همه این افراد، احساس می‌کنم الان هم به‌قدر کافی خوش‌شانس هستم.

با باتری زندگی کردن هم خیلی بد نیست. هنوز هم می‌توان کار کرد. تلفن هنوز هم با باتری کار می‌کند؛ کامپیوتر هنوز با باتری کار می‌کند. این درحال‌حاضر مهمترین چیز در زندگی من است- که هنوز بتوانم کار کنم و با تیم‌هایم ارتباط برقرار کنم و با شما ارتباط برقرار کنم تا به شما یادآوری کنم که خدا همه چیز است و خویشتن واقعی و اصلی‌تان، تمام چیزیست که باید در هر شرایطی آن را جستجو کنید. لطفاً اینرا بخاطر بسپارید.

در واقع، من بسیار قدردانم چون تاکسی، اتوبوس و قطار وجود دارد - این روزها هرجا میرویم، خیلی راحت است. اما در زمانهای قدیم … حتی خیلی قدیم هم نه. اما در زمان‌های قدیم، وقتی آنقدر راحتی در حمل و نقل نداشتیم، بسیاری از اساتید نمی‌توانستند به موقع فرار کنند. چون رفتن از جایی که آنها زندگی می‌کردند خیلی دشوار بود.

و امروزه ما چمدان‌ داریم و چرخ دستی‌ نیز داریم- آن‌هایی که چرخ دارند و می‌توانید تعداد زیادی چمدان روی آن‌ها بگذارید و به راحتی حمل کنید. بسیار راحت و بی‌دردسر است. بنابراین، من بسیار قدردان آن هستم. همچنین قدردان راننده تاکسی هستم که به من کمک کرد تا وسایل را حتی به یک منطقه دورافتاده ببرم. او خیلی به من لطف کرد. مسلماً من انعام خوبی بهش دادم. و در تاکسی در حین رانندگی صحبت کردیم تا او احساس خوشحالی کند ــ نه اینکه فقط سکوتی خسته‌کننده و کرکننده باشد. پس با اینکه رانندگی طولانی بود، برای هر دوی ما خوب بود.

و این چیز دیگری است: می‌خواهم به شما بگویم که یک خبرنگار به غلط ما را متهم به سرقت موسیقی‌هایی کرد که در سوپریم مستر تلویزیون مان پخش می‌کنیم. بطور معمول، من فکر می‌کردم که شما به من اعتماد می‌کنید، پس من هرگز به شما گزارش نمی‌دهم که ما چه کار می‌کنیم. اما ما هرگز هیچ موسیقی را برای سوپریم مستر تلویزیون نمی‌دزدیم. ما با یک شرکت قرارداد داریم تا بتوانیم در هر زمان از موسیقی نامحدود استفاده کنیم. حتی از زمان سوپریم مستر تلویزیون لس آنجلس اینطور بود.

و فرار مالیاتی و این مسائل. این‌طور نبود. آن زمان ما پول زیادی نداشتیم. ما واقعا یک بیزنس زرگ یا چنین چیزی نداشتیم. پس چگونه می‌توانستم از مالیات فرار کنم؟ حتی اگر شاگردان من درمورد امور مالیاتی ندانند، هرچقدر پول باقی بماند، بهرحال آنرا اهدا میکنیم. وقتی آنها ما را متهم کردند، هنوز تجارتی نداشتیم. فقط چیزی های دست ساز بود- که افراد مقیم مرکز انجام میدادند و من- تا پول کافی برای غذا و چادر باشد- برای زندگی در چادر و غذای ساده. پس همه این‌ها دروغ است. نمی‌دانم چرا مردم این‌طور دروغ می‌گویند. نمی‌دانم چرا مردم می‌خواهند به چنین افراد معنوی بی‌آزاری مانند گروه من و خود من آسیب برسانند.

ما پنج احکام را خیلی خیلی جدی می‌گیریم. پس نگران سوپریم مستر تلویزیون ما نباشید. ما همه چیز را قانونی انجام می‌دهیم. قانونی! به بالاترین حد قانونی انجام می‌دهیم. و همچنین وکلایی برای مشاوره داریم. ما فقط می‌خواهیم همه چیز را ساده کنیم. پس اگر شنیدید کسی دربارۀ گروه ما یا سوپریم مستر تلویزیون ما بد صحبت می‌کند، باور نکنید. ما همه چیز را به صورت قانونی انجام داده‌ایم. چون اگر به صورت قانونی این کار را انجام ندهید، دوام نمی‌آورید.

و من می‌خواهم سوپریم مستر تلویزیون باقی بماند- تا به بشریت کمک کند، به تمامی موجودات روی این سیاره یاری رساند، و به حفظ این سیاره به‌عنوان خانه‌ای برای زندگی همه موجودات به‌طور مستمر کمک کند. چون همه نمی‌توانند بعد از مرگ به بهشت ​​بروند، یا همه فرزندانشان بعد از مرگ نمی‌توانند به بهشت ​​بروند. پس باید آنها را در این سیاره زنده نگه دارم تا فرصتی برای ملاقات با یک استاد روشن‌ضمیر، یک استاد روشن‌ضمیر زنده داشته باشند، تا بتوانن ممارست معنوی کنند و روح خود را رستگار کنند. و شما دیگر این را می‌دانید. اما درصورتیکه برخی از شما تازه ‌وارد هستید، یا به شایعات بی‌اساس گوش می‌دهید، یا مقالات بدی را در وب‌سایت‌ها یا جایی می‌خوانید. چیزهای بدی که درباره ما گفته میشود،حقیقت ندارد. ما فقط کارهای خوب انجام می‌دهیم.

درواقع من همچنین بسیار قدردان هستم از روزنامه‌نگاران خوب، گزارشگران، فیلم‌برداران و وب‌سایت‌ها و همه کسانی که بیزنس های ارتباطات را ابداع کردند: مانند وب‌سایت، کامپیوتر، تلفن و مانند آن‌ها. با کمک آن‌ها، برای من راحت است که بتوانم همچنان با شما در تماس باشم و زنده هم بمانم. خدا را شکر می‌کنم بابت تمامی این امکانات و راحتی‌هایی که برای من فراهم کرده است. پس حتی اگر در چادر زندگی کنم، در آن خیلی احساس راحتی می‌کنم. چادر ما را گرم نگه می‌دارد. و کیسه خواب و پتوهای بزرگ طوری شما را گرم می‌کنند که انگار به هیچ‌چیز گرمی نیاز ندارید. و اگر در جنگل زندگی ‌کنید، چوب خشک به وفور هست. همیشه می‌توانید آشپزی کنید. فقط یک سوراخ کوچک در زمین حفر کنید و هرآنچه را که می‌خواهید بپزید. اما البته من ساده زندگی می‌کنم. شما آنرا میدانید.

در واقع، فرقی ندارد که خدا مرا کجا قرار دهد، من همیشه شکرگزار و راحت هستم. فقط می‌خواهم بدانید که نگران من نباشید. و احساس می‌کنم به‌قدر کافی قوی هستم که به تمام مشکلات و مسائل پیش روی خودم و جهان رسیدگی کنم. من جهان را نجات خواهم داد؛ من سیاره را تا جایی که توانایی‌ام اجازه دهد، با لطف خدا و رحمت و شفقت همه اساتید، نجات خواهم داد. و با کمک شما، با کمک تیم من، با کمک کارکنان از راه دور و با کمک‌های همه "شاگردان خدای" من، من مطمئن هستم تا وقتی خدا اجازه دهد می‌توانیم ادامه دهیم. اما من واقعاً آرزو می‌کنم که همه بشریت با وگان‌شدن، حفظ صلح و کمک به یکدیگر، یعنی انجام کارهای خوب، به ما کمک کنند.

وگان‌بودن خودش خیلی مشفقانه و مفید است- کمک به اشخاص ـ حیوان است، کمک به محیط زیست، کمک برای حفظ سیاره. و به حفظ صلح هم کمک می‌کند - کمک به مردم که نمیرند، کمک به پسرتان، دخترتان که زنده بمانند، و کمک به خودتان که زود نمیرید. این‌گونه ممکن است هنوز زمان داشته باشید تا شانسی برای یافتن یک استاد پیدا کنید که خود را آزاد کرده و به دنیای واقعی بازگردید. در این حین، ما سیاره را تا ابد نگه می‌داریم- تا وقتی مردم یاد بگیرند واقعیت پشت همه این پرده‌های توهم ببینند. و انجام کارهای نیک هم کمک بزرگی است. شما به دیگرانی که نیازمندند کمک می‌کنید و در عین حال به خودتان کمک می‌کنید تا اجر معنوی ذخیره کنید، تا زندگی‌تان را راحت‌تر، آسان‌تر، شادترکنید، تا بتوانید بی‌نیازتر زندگیتان را در آسایش ادامه دهید.

کمک به دیگران در واقع کمک به خودتان است. آن خدا را خشنود می‌کند، بهشت را خشنود می‌کند و شما برکت بیشتر، اجرمعنوی بیشتری خواهید داشت. به من اعتماد کنید، این‌گونه است. بنابراین، فقط وگان شوید، صلح را حفظ کنید، کارهای خوب انجام دهید. این تمام کاری است که باید انجام دهید. اگر نمی‌خواهید از هیچ استادی، پیروی کنید، اگر نمی‌خواهید به جهنم بروید، فقط این سه کار را انجام دهید. و اگر واقعاً می‌خواهید به خانه برگردید تا خدا را ببینید، عظمت واقعی خودتان را ببینید، پس یک استاد زنده و روشن‌ضمیری پیدا کنید که قبلاً این را درک کرده تا چگونگی آن را به شما آموزش دهد.

بله، موضوع تلفن را ادامه دهیم: این روزها تلفن واقعا خیلی مهم است - می‌توانید با تمام دنیا تماس بگیرید. خدای من. تا چند دهه پیش، هیچ‌کس انتظار چنین اتفاقی را نداشت. هیچ‌کس حتی تصور نمی‌کرد که روزی بتوانیم تلفنی داشته باشیم که کوچک باشد و در کف دست جای بگیرد و با آن بتوانیم با تمام دنیا ارتباط برقرار کنیم. و حتی امروزه، با برخی تجهیزات، می‌توانید با ماه صحبت کنید، و از ماه به شما پاسخ دهند.

جایی که الان هستم، گاهی تماس با تلفن خیلی دشوار است. چون احتمالاً از امکانات شهری دور است. اما هنوز هم شدنی است. من از یک پادشاه در زمان‌های قدیم هم احساس بهتری دارم. یک پادشاه در زمان‌های قدیم این را نداشت - او حتی تلفنی در دست نداشت تا با کارکنان، وزیران یا مقامات ایالتی خود تماس بگیرد. این واقعاً برای من نعمت بزرگی است. اما گاهی اوقات مجبورم مدت زیادی منتظر بمانم تا تماس تلفنی برقرار شود، یا گاهی باید از زوایای مختلف یا گوشه‌ای از اتاق تماس بگیرم. اما چه انتظاری میتوان داشت؟ وقتی در شهر نیستید و از همه چیز دور هستید. همین هم بهترین اتفاقی است که می‌توانست بیفتد. من خیلی خدا را شاکرم. لطفاً از طرف من هم خدا را شکر کنید، که حتی میتوانم با شما صحبت کنم. متشکرم، ممنونم، سرور من. آمین.

Photo Caption: یک جثه ظریف ولی یک وزن نسبتاً زیادی را تحمل میکند

دانلود عکس   

به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید