جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

همه‌ی کائنات ها تایید کردن، و خداوند به یک بودا قدرت بخشید، برای نجات روح‌های بی‌شمار، بودا، استاد بزرگ، فقط یک عنوان تو خالی نیست!، قسمت ۲ از ۱۰

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
بودا یک لقب نیست. آن یک کلمه از اجر عظیم، فداکاری عظیم، عشق عظیم، رحمت عظیم، شفقت عظیم است که ترکیب شده اند، و حتی بیشتر از آن است - همچنین خرد. آن یک لقب نیست. حتی دواداتا، خودش لقب بودا را به خودش داد یا هرکدام از شاگردان نادان دیگر که از او پیروی میکردند و با آن موافق بودند، او چیزی نداشت! او قدرت بودا را نداشت. بودا مردم را برکت داد؛ آنها رستگار شدند. دواداتا مردم را فریب داد؛ همه با او به جهنم رفتند! همه پیروان باید این را به‌خاطر بسپارند. به همه شاگردان: شما باید سطح خود را بدانید و با لاف زدن درمورد دستاوردتان که هنوز به آن نرسیده‌اید، به دیگران آسیب نرسانید.

او (دواداتا) نمیتوانست کاری کند تا به کسی کمک کند. او حتی نمیتوانست یک موی بدن شخصی را در همان محدوده خودش بلند کند، چه برسد به کشور دیگری در جایی دور. اما آن، بودا است. بودا میتواند همه این کارها را انجام دهد. حتی برخی از بودیساتواها می‌توانند. ما در افسانه‌های بودایی انواع داستان‌ها را داریم و من بسیاری از آنها را برایتان خوانده‌ام. در مورد فرهنگ مردمی بسیاری از ادیان ارزشمند دیگر هم همین گونه است. درمورد آنها هم زیاد داشتیم. من آنها را برایتان خوانده‌ام. پس فقط بودا نیست. بسیاری از قدیسین و حکیمان قربانی شدند برای عشق، برای احساس ترحم نسبت به موجودات و همچنین به این دلیل که خداوند آنها را مقدر کرده که به دنیای سخت و درحال رنج فرود آیند تا به دیگر برادران و خواهران در نظام سلسله مراتب الهی کمک ‌کنند.

این لقب نیست - خدای من! حتی اگر فکر کنید که یک بودا هستید، هیچی نیستید! چگونه میتوانید یک بودا باشید وقتی هیچ چیز نمیدانید؟ و گاهی، ممکن است بر سیستمی اتکا کنید که مثلا یک پیام از طرف بودا داشته باشد - ولی اگر سطح تان خیلی پایین باشد، حتی نمیتوانید خوب بشنوید. یا سطح پایین شما فقط شیاطین را جذب خواهد کرد، که بسیار خوشحال هستند که "ایگو" [منیت] جاه طلب شما را با زباله تغذیه کنند، و بعد به شما بخندند! شما تماماً اشتباه میکنید؛ آنرا کاملا اشتباه میشنوید، و آنرا کاملا اشتباه مینویسید. و ممکن است آنرا بین تمام مومنین، به کل اشتباه پخش کنید. و همه آن، اشتباه خواهد بود- مشکل این است. چون اگر ما از نظر معنوی به اندازه کافی ارتقاء نیافته باشیم، آنگاه خیلی چیزها را اشتباه انجام میدهیم.

گزیده ای از "راهب نارگیل محترم - یک زندگی پرآشوب از یک راهب متمایز" بودای زنده دستگیر میشود : رام بهادر بومجون در سرزمین زیبا و اسرارآمیز نپال، زادگاه بودا متولد شد. وقتی در سن ۱۶سالگی خانه را ترک کرد و راهب شد، در تمام دنیا معروف شد. بومجون که به‌دلیل توانایی خود در مدیتیشن بدون هیچ حرکتی به مدت شش ماه بدون خوردن و آشامیدن شهرت داشت، به‌عنوان رهبر معنوی نپال در نظر گرفته شد. هزاران نفر از تمام دنیا برای دیدار وستایش او آمدند و او را به‌عنوان تناسخ بودا در نظر گرفتند و او را "پسر بودا" نامیدند. اما ۲۰ سال بعد، بسیاری شوکه شدند که "پسر بودا" به‌دلیل ِ تجاوز جنسی و سایر اتهامات غیرمنتظره دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم شد.

بومجون که اغلب به‌عنوان ِ یک بودای زنده مورد احترام بود، هنگام تلاش برای فرار دستگیر شد. این مرد ۳۴ ساله با اتهام آزار جنسی دختری زیر سن قانونی روبرو بود که قبلاً به‌عنوان ِ راهبه در آشرام او زندگی می‌کرد. پلیس اعلام کرد بومجون را زیرنظر داشته و وقتی قصد فرار داشت دستگیر کرده است. آنها بیش از ده گوشی تلفن همراه، پنج لپ تاپ و تبلت، ۳۰ میلیون روپیه نپال (حدود ۲۲۵ هزار دلار) و سایر ارزهای خارجی به ارزش ۲۲ هزار دلار را کشف و ضبط کردند.

گزیده‌ای از "راهبان مجازات شده توسط کلیسای بودایی" در ۱۹ ژوئن، "سانگا" بودایی ویتنام اقدامی انضباطی را علیه راهب‌ ‌"تیچ‌ چان کوانگ" اعلام کرد. علیه راهب ‌"تیچ‌ چان کوانگ" اعلام کرد. بر این اساس، او از موعظه به هر شکلی یا ریاست بر اجتماعات بزرگ در معبد Thiền Tôn Phật Quang یا هر مکان دیگری به مدت دو سال منع شده است. این تصمیم بر اساس اطلاعیه کمیته دایمی شورای اجرایی "سانگا" بودایی ویتنام بود. بر اساس این اطلاعیه، "سانگا" بودایی ویتنام شکایات متعددی از بوداییان، مردم و رسانه‌ها دریافت کرد که در آن بیان شده آموزه‌های "تیچ ‌چان کوانگ" محترم باعث سردرگمی در جامعه، برانگیختن واکنش‌های جامعه، کاهش ایمان به بودیسم و آسیب رساندن به شهرت "سانگا" شده است. راهب "تیچ ‌چان کوانگ" در رسانه‌های اجتماعی به دلیل اظهارات جنجالی‌اش در مورد کارما، درخواست‌های کمک مالی و انتقاداتش از راهبان دیگر شناخته شده است. در پلتفرم‌های اجتماعی مثل یوتیوب، فیس‌بوک و تیک‌ تاک، مثل یوتیوب، فیس‌بوک و تیک ‌تاک، به راحتی می‌توان اظهارات جنجالی او را پیدا کرد. برخی از جملات جنجالی راهب ‌"تیچ‌ چان کوانگ"عبارتند از: "شما باید اسکناس‌های گران قیمت را پیدا کنید و آنها را به راهب مقدس بدهید. تنها در این صورت است که او می‌تواند کار مذهبی را انجام‌ دهد"، چرا شما چنین چهره زیبایی‌دارید؟ به این دلیل است که در زندگی قبلی، در مراسم ریخته‌گری مجسمه شرکت کرده‌اید و نذوراتی هم اهداء ‌کرده‌اید"، "کسانی که قلب مذهبی واقعی دارند حتی خانه‌شان را به معبد اهدا می‌کنند و به جای دیگری نقل مکان می‌کنند"، و «کسانی که زیاد "کارائوکه" می‌خوانند، خطر بالایی برای تبدیل شدن به ارواح لال پس از مرگ را دارند.» اگر معلوم‌شود که آقای "تیچ ‌چان کوانگ" قوانین را نقض کرده است، اقدامات جدی انجام خواهد شد. به گفته همین روزنامه، اظهارات راهب "تیچ‌ چان کوانگ" در‌ویدیوهای ‌آنلاین با آموزه‌های بودایی، قوانین، سنت‌های فرهنگی و تاریخ ویتنام مغایرت دارد و او دستورات "گواهی سه اصل" بودیسم را تغییر داده است. قوانین، سنت‌های فرهنگی و تاریخ آولاک (ویتنام) مغایرت دارد و او دستورات گواهی سه اصل بودیسم را تغییر داده است.

در ۶ ژوئن، "سانگا" بودایی ویتنام، اقدامی انضباطی علیه "‌تیچ‌ نهون ‌داک" محترم صادر کرد و او را از موعظه به هر شکلی به مدت یک سال منع کرد. به گفته‌ "سانگا"، بسیاری از بیانات و موعظه‌های "‌تیچ‌ نهون ‌داک" محترم ایمان جامعه به بودیسم و "سانگا" را از بین‌برد. برخی از اظهارات جنجالی او عبارتند از: "بعضی از خانم‌ها آنقدر نام بودا را تکرار کردند که پاهایشان خسته شد. بعضی‌ها شلوار گشاد می‌پوشند و وقتی کسی پرنده‌ها را رها می‌کند، پرنده‌ها به داخل شلوارشان‌می‌پرند." "بعد از خواندن نام بودا برای مدت طولانی، شما خانم ها خیلی زیبا می شوید و وقتی در مقابل من نشسته اید، ناخودآگاه آب از دهان من سرازیر می شود" و "اگر می‌خواهید چیزی اهداء کنید، چیزی خوشمزه اهداء کنید بلاخره آیا اینطور نیست که راهبان از غذای خوب لذت می‌برند؟"

"‌تیچ‌ ترو تای مین" محترم، راهب مقدس Vàng Pagoda اظهارات، اقدامات و فعالیت‌های متعددی داشته که در طول سال‌ها باعث اعتراض عمومی شده است. پیش از این در سال ۲۰۲۴، "‌تیچ‌ ترو تای مین" محترم، توسط "سانگا" بودایی ویتنام به دلیل سازماندهی نمایشگاهی از" آثار موی بودا" مورد توبیخ قرار گرفت. بعلاوه کمیته مردمی شهر "اونگ بی" در استان "کوانگ نی" به دلیل نقض قانون اعتقاد و مذهب با سازماندهی این رویداد، ۷.۵‌میلیون VND (۳۰۰ دلار) جریمه شد. به دنبال آن حادثه، به "‌تیچ‌ ترو تای مین" محترم و Ba Vàng Pagoda دستور داده شد که به مدت یک سال هیچ رویداد تبادل بین‌المللی در معبد برگزار نکنند. در طول سال‌ها، Ba Vàng Pagoda فعالیت‌های مختلفی مثل فراخوانی ارواح و "پاکسازی" کارما را انجام داده است. قابل ذکر است، کسانی که مایل به پاکسازی کارمای خود بودند مجبور بودند مقادیر قابل‌ توجهی پول بپردازند. این فعالیت‌ها بحث‌های قابل‌ توجهی را برانگیخته است.

به همین دلیل است که باید زیاد مدیتیشن ‌کنیم، متواضع باشیم، شکرگزار باشیم، تا زمانی که واقعاً خدا به شما بگوید که شما بودا هستید. و حتی پس از آنهم، همیشه وظیفه شما بیرون رفتن و نجات افراد دیگر نیست، چون قدرت کافی ندارید. شاید بتوانید یکی دو نفر را نجات دهید؛ بستگی به این دارد که چقدر اجر، چقدر قدرت در "حساب بانکی" تان دارید. و نمی‌دانم آن "حساب بانکی" در طی چندین "اییان" (اعصار و دوران) آنجا اندوخته شده است. بنابراین، اگر همه اساتید از ابتدا شروع می‌کردند، مجبور بودند بارها و بارها، برای "اییان"‌های بسیار، بسیار، بسیار زیاد از زندگی‌ها، تمرین ‌کنند. اینطور نیست که شما به سطح پنجم یا حتی کمی پایین‌تر برسید، سپس اجر نجات دنیا یا حداقل تعدادی از مردم را داشته باشید.

حتی بسیاری از افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته و بازگشتند آنها میدانند که سطح چهارم در سیستم پنج سطحی ما قابل دسترس انسان‌ها است. همه سطوح در بهشت، بهشت بالاتر، برای انسانها قابل دسترس نیستند. یک سطح پنجم برای اساتید ایجاد شده. بسیاری از اساتید باید در آنجا استراحت کرده و خود را آماده ‌‌کنند اگر مقدر شده باشد که استاد شوند. بعد خداوند به آنها قدرت بسیار بسیار بسیار زیادی خواهد داد تا هنگامی که به اینجا نازل میشوند، بلافاصله کشته نشوند یا آسیب نبینند و بتوانند سرمایه کافی برای نجات موجودات دیگر را طبق دستور خدا و همچنین بر اساس کارمای‌شان داشته باشند.

اگر شما یک قدم بردارید، استاد ۹۹ قدم با شما، به سمت شما خواهد آمد و به شما کمک می‌کند تا جلوتر بروید. بنابراین، حتی اگر فقط یک دهم روز را مدیتیشن‌ کنیم- دو ساعت و نیم در طول ۲۴ ساعت، این یک دهم است - پس عشریه واقعی این است. عشریه پولی نیست که باید به کلیسا، معبد یا آشرام بدهید تا آنرا درست بجا بیاورید. نه، نه، نه. ‌اینگونه نیست. من هرگز نشنیده‌ام ‌که "لائوتسه" گفته باشد که باید عشریه بدهید- یک دهم درآمدتان، یا یک دهم از دارایی‌تان، یا هر چیز دیگری. خیر. شاید بعداً در کشوری، زمانی که آنها در نیاز مبرم بودند، در جنگ یا قحطی یا چنین چیزی بودند، شاید استادی به شاگردان گفته که این کار را انجام‌دهند. اما نه برای ‌اینکه خود او بخورد یا خرج کند، یا در تجمل زندگی کند.

حضرت محمد (ص)- در "حدیث" خواندم که شاید به پیروانش گفته است که می‌توانند آنچه " زکات" می‌نامند، بدهند. فقط یک دهم - بخشی از دارایی‌تان، از پول، ثروت‌تان، به خیریه برای کمک به کسانی که محروم هستند. وقتی حضرت عیسی زنده بود، هیچ‌عشریه‌ای نخواست. او هرگز چیزی نخواست؛ پابرهنه راه می‌رفت و لباس‌های خیلی ساده می‌پوشید. و هنگامی که بودا زنده بود، چیزی مثل آن خواسته نشد. اگر کسی میخواست به "سانگا" (مجمع راهبان) کمک کند، این کار را انجام می‌داد. وگرنه بودا از قدرت جادویی‌اش استفاده می‌کرد تا بداند گنج کجاست و به برخی از اهداکنندگانش بگوید که بروند و آنرا بیاورند، مثلاً به این شکل. اما نه برای ‌اینکه بودا بتواند زندگی تجملی داشته باشد- نه، او در یک کلبه زندگی می‌کرد!

آنها آنرا اتاق عطر می‌نامیدند، درست مثل اتاق‌های دیگر یا کلبه‌های دیگر. احتمالاً کمی منزوی‌تر بود، نه در وسط "سانگا" یا انظار عموم. اما آن فقط یک اتاق بود، مثل هر اتاق دیگری که می‌توانند برای "سانگا" داشته باشند. گاهی، آنها اتاق‌های کافی نداشتند، پس بودا حتی می‌پرسید- یا شاید او نمی‌پرسید، اما برخی از بزرگان و راهبان سالخورده به آشرامی می‌آمدند که بودا، "سانگا" و راهبان، در آنجا زندگی می‌کردند و جای کافی نبود. پس پسرش "راهولا"، باید در حمام می‌خوابید. خب امیدوارم حمام آن زمان خوب بوده باشد. بیچاره "راهولا". بودا نسبت به او خیلی سختگیر بود، چون می‌خواست که او عالی‌باشد، چون میدانست نوجوانان و کودکان چگونه واکنش نشان می‌دهند. من برای پسر بودا هم احساس تاسف می‌کنم، چون او جوان بود و مجبور بود مثل بقیه فقط یک وعده غذا بخورد. من واقعاً برای "راهولا" احساس تاسف می‌کنم. اما به آن شیوه بود. بودا منصف و عادل بود. او هرگز با کسی بطور ویژه رفتار نمی‌کرد.

حتی "آناندا"‌ - "آناندا" بهترین خدمتگزار او بود، همیشه به او خیلی نزدیک بود، انواع کارها را برای بودا انجام می‌داد، و حتی تمام داستان‌ها، همه سخنرانی‌های بودا را از حفظ میکرد- بودا رفتار خاصی با او نداشت. و "آناندا" هم نمی‌خواست با او رفتار خاصی شود. پس قبل از‌اینکه مجمع رای بدهد که او خدمتگزار شخصی بودا باشد، او قبل از‌اینکه بپذیرد شروطی را قرار داد. مثلاً قبل از‌اینکه او مقام خدمتگزاری بودا را بپذیرد، به مجمع گفت که او اجازه ندارد لباسهای اضافه بودا یا اهدا شده به بودا یا لباسهایی که بودا خواسته آنها را ببخشد را بگیرد. یا نمی‌تواند از کاسه صدقه بودا بخورد، چون در کاسه صدقه بودا خوراکی های خوشمزه و یا شاید غذای متبرک و همه این چیزهای خوب بود. بنابراین، او نمی‌خواست از کاسه بودا بخورد، مثلاً به این ترتیب- یعنی او می‌خواست که مجمع شرایط او را بداند و بپذیرد که او نمی‌خواهد از موقعیت خدمتگزاری بودا سود ببرد، چون آن خیلی مهم است. تنها یکنفر میتوانست آن شغل را داشته باشد. و "آناندا" آنرا دریافت کرد، چون بودا او را دوست داشت. اینطور نبود که بودا از او بیشتر خوشش بیاید. فقط اینکه آنها زندگی‌های خیلی خیلی زیادی با یکدیگر قرابت داشتند.

اگر داستان‌های بودایی را بخوانید، می‌دانید بودا و "آناندا" اغلب با هم بودند، زندگی پس از زندگی، با هم کارهای زیادی را به نفع موجودات دیگر انجام ‌دادند، حتی اگر در آن زمان بودا آشکارا بعنوان بودا متجلی نشده بود. اما بودا برای مدت خیلی خیلی خیلی طولانی، بودا بوده است. "دواداتا" هم مدت زیادی با بودا بوده، اما او همیشه آنجا بود فقط برای ‌اینکه به بودا آسیب برساند، مانع بودا شود و برای بودا شدن او مشکل ایجاد کند. یا زمانی که بودا در مسیر بوداییت حرکت میکرد "دواداتا" همیشه به نحوی، در سایه یا جایی در نزدیکی آنجا بود تا به بودا آسیب برساند. و بسیاری از کارهای دیگر، مثل تهمت زدن به او، تبلیغات بد علیه بودا و تبلیغات خوب برای خودش، "دواداتا"، مثلاً اینطور.

احتمالا این یک سیستم در این دنیا است که برای هر کسی که استاد می‌شود، همیشه تعدادی از‌زیردستان‌ "مایا" هستند که در نزدیکی او و در کنار او قرار گرفته‌اند تا مانع او شوند و زندگی او و همچنین پیشرفت معنوی او را به جهنم تبدیل کنند. بودا بودن در این دنیا خیلی سخت است. نه‌اینکه بودا قبلاً یک بودا نبوده است، بلکه او باید پایین بیاید و با دیگر موجودات با ادراک قرابت ایجاد کند تا بعنوان یک بودا برگردد و بعد وقتی قدرت کافی داشت، بتواند آنها را رستگار کند. به این دلیل است. به همین دلیل است که برخی از اساتید دائم می‌آیند و می‌روند - از نیروانا به زمین و بعد دوباره به ‌نیروانا- و رنج بسیار، بسیار زیادی را متحمل می‌شوند، رنج‌های ناگفته. اما هیچکس نمی‌تواند ببیند... نه خیلی.

Photo Caption: گنجینه و زیبایی یک قهرمان. در تاریخ قلب!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها  (2/10)
بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید