جستجو
فارسی
 

ایمان و تجربیات قسمت ۱۰ از ۱۲

جزئیات
بیشتر بخوانید
اما نمی‌دانستم کجا می‌روم. خیلی دور رفتم. من تنها بودم. و وقتی به آنجا رسیدم، به نوعی ترسیدم و مجبور شدم به بدنم برگردم ولی نتوانستم خیلی سریع برگردم. تلاش زیادی کردم تا به بدنم برگردم. نباید تقلا کنید و برگردید.[...] زیرا قبل از آن که نور (بهشتی درونی) بیاید، برمی‌گردید. باید از مرز عبور کنید. بسیارخب؟ (چشم. متشکرم. الان می‌فهمم. خیلی متشکرم.) خواهش می‌کنم. دفعه بعد نترسید. فقط استاد را صدا کنید. [...] استاد همیشه کنارتان است، در کنار شما است. [...] اما نترسید. تنها پس از چند دقیقه دیگر، از تاریکی خارج خواهید شد و به نور (بهشتی درونی) خواهید رفت. [...]

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (10/12)
1
میان استاد و شاگردان
2024-02-09
6347 نظرات
2
میان استاد و شاگردان
2024-02-10
4695 نظرات
3
میان استاد و شاگردان
2024-02-11
4995 نظرات
4
میان استاد و شاگردان
2024-02-12
4249 نظرات
5
میان استاد و شاگردان
2024-02-13
4199 نظرات
6
میان استاد و شاگردان
2024-02-14
3988 نظرات
7
میان استاد و شاگردان
2024-02-15
4139 نظرات
8
میان استاد و شاگردان
2024-02-16
3838 نظرات
9
میان استاد و شاگردان
2024-02-17
3814 نظرات
10
میان استاد و شاگردان
2024-02-18
3543 نظرات
11
میان استاد و شاگردان
2024-02-19
4128 نظرات
12
میان استاد و شاگردان
2024-02-20
3872 نظرات